هر چه دارم همه از نوکری ارباب است!
باید بفهمی اهلبیت علیهم السلام شخصیتی دارند که عاجزند از وصفش همۀ واصفان. اهلبیت محور قربند ، کمال عشق اند و نهایت آزادگی.اگر چه گفته اند آنکه نزد خدای باریتعالی به جان ارزد به نان ارزد ولی گاهی پای شوق و سکه ارادت هم که باشد تا خوانده نشوی از رسیدن باز می مانی و راهت نمی دهند به ضیافت عشق ، پس حالا که خوانده شده ای و می خواهی نامت را در زمره خادمان آل الله بر صراط اهلبیت بنویسند قدر خود را بدان و از خدا بخواه راه درست را بر تو بنماید ، شاید به مدد لطف حضرت دوست بتوانی از آزمون عشق سربلند بیرون آئی .
گلستان می شود آتش اگر روزی دل خود را
ز عمق جان به دست حضرت معشوق بسپاری
خادم اهلبیت باید حکم غلامی وفادار و با بصیرت را داشته باشد که گرچه از ضیافت حضور مانده و دست تقدیر او را در عزای اربابش نشانده ولی به پای شوق خود را رسانده تا دست از جان بشوید و هل من ناصر اربابش را لبیگ گوید. نوکری که می خواهد جانش تجلی گاه حضور ارباب باشد در رفتار در گفتار و در پندار باید قدم به قدم در مسیر ارباب قدم بگذارد وقتی که گفته اند کسی که خودش را بشناسد خدایش را می شناسد (من عرف نفسه فقد عرف ربه )حرفی به گزاف نگفته اند . خودشناسی مقدمه خداشناسی است.خودت را که بشناسی و عظمت وجودی درونت را که درک نمائی حاضر نخواهی شد خود را با گناه که خوارترین و پائین ترین درجات نافرمانی و تمرد از فرمان خداست تنزل دهی .هر چه بیشتر خودت را بشناسی روحت بیشتر اوج می گیرد ، آنقدر سبک و رها می شوی که دیگر خود را متعلق به زمین نمی بینی و آزاد می شوی از تعلقاتی که چونان زنجیر پایت را در زمین بسته،و هر چه بیشتر از تعلقات فاصله می گیری بیشتر به خدا نزدیک می شوی و کسی که به خدا نزدیک می شود و نور وجود و تجلی ذات اقدس اله را درک می کند امامان معصوم که جلوه گاه خدا در زمین هستند را بیشترمی شناسد و عمیق تر می شود باورش.صراط اربعین صراط شعور است و دلباختگی،صراط معرفت است و آزادگی و آنکه خود را شناخته باشد خدمتش گره می خورد به دل آنانی که پروانه وار گرد شمع اهلبیت علیهم السلام سوختند تا از نو ساخته شوند آنهم ساخته شدنی از نوع عشق و به رنگ شهادت .
تجلّی گه خود کرد خدا دیده ی ما را
در این دیده در آیید و ببینید خدا را
- بعنوان یک خادم اهلبیت علیهم السلام سعی خواهم کرد ضمن آنکه ادب و اخلاق را سرلوحه کار و اندیشه خود قرار داده و با تمام توان تلاش خواهم کرد در منش اخلاقی محمدی سیرت و اهلبیتی مرام باشم
- روح و جانم را آنچنان از معارف اهلبیت علیهم السلام آکنده می کنم که جایی برای ورود افکار ناپسند و وسوسه های شیاطین جنی و انسی نباشد و متعهد می شوم چنان ابعاد معنوی روحم را قوی سازم که در رفتار و پندار تابلوئی تمام عیار باشم از تجلی اهلبیت عصمت و طهارت،تا آرامش بخش مرهمی باشم بر جسم و روح خسته زائران حرم آل الله.
- اهلبیت جان خود را در معرض انواع مخاطرات قرار دادند تا امر حق محقق گردد و مردم از نادانی و گمراهی نجات پیدا کنند (بذل مهجته فيك ليستنقذ عبادك من الجهالة و حيرة الضلالة) پس متعهد می شوم در امر احیای امر به معروف و نهی از منکر چون خاندان رسالت بکوشم و از هیچ اقدامی در این راه کوتاهی نکنم .
- فتوت و جوانمردی را از اصحاب راستین اهلبیت و پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم خواهم آموخت و بعنوان یک خادم که خود را شیعه علی (ع) می داند و به مصداق حدیث شریف قدسی لافتی الا علی لاسیف الا ذوالفقار بر خود فرض می دانم تا در جوانمردی ، گذشت و ایثار چون مولایم علی بن ابیطالب و اهل بیت عصمت و طهارت باشم .
- اهلبیتی شدن یعنی گذشتن از همه چیز ، آنگونه که سلمان و مقداد و ابوذر ها گذاشتند و گذشتند ، نوکر همه چیزش را باید مدیون ارباب باشد از جان گرفته تا مال و منسب و احترام و حتی خانواده ، همه را باید از لطف ارباب بداند . پس تعهد می نمایم در راه حسین (ع) با اخلاص بگذرم از همه چیز و از مال و جان در راه دوست دریغ نکنم . آبرو داده به ما نوکری این درگاه آنچه داریم همه از کرم ارباب است
- خادم الحسین باید تمام اعضا و جوارحش حسینی باشد . پس تعهد می نمایم که بعنوان یک خادم راستین از گوشم مراقبت کنم که هر سخنی را نشنود و به هر ندائی جز ندای هل من معین دوست و دادخواهی مظلوم اعتنا ننماید ، از چشمانم مراقبت می کنم که در چراگاه هرزه گی نچرد و از آبشخور هوس ننوشد که گفته اند آئینه ای را که تجلی گه عشق باید ، زنگار نشاید .از زبانم مراقبت می کنم که جز کلمه حق نگوید و جز صراط مهر نجوید . از دستانم مراقبت می کنم که دستگیر مظلوم باشد و قلمی جز بر طریق خیر نزنند .پاهایم را مراقبت می کنم که قدمی جز در راه رضایت حضرت دوست بر ندارند و از حرام خواری می پرهیزم تا تک تک سلولهایم که می تواند محل ذکر خدا باشند جز با روزی حلال پرورده نشوند .
والسلام علیکم و رحمه الله